زناشویی

چرا در بعضی روابط احساس می‌کنیم که هیچ‌چیز درست نمی‌شود؟




چرا در بعضی روابط احساس می‌کنیم که هیچ‌چیز درست نمی‌شود؟

احساس گیر افتادن در یک رابطه، احساسی ناخوشایند و طاقت‌فرسا است. این حس که هر چقدر هم تلاش می‌کنید، اوضاع بهتر نمی‌شود، می‌تواند به مرور زمان اعتماد به نفس و سلامت روان شما را تحت تاثیر قرار دهد. اما چه عواملی باعث می‌شوند که در چنین موقعیتی قرار بگیریم؟ در این مطلب، به بررسی 19 نکته کلیدی می‌پردازیم که می‌توانند ریشه این احساس را در روابط شما آشکار سازند.

درک این نکات، اولین قدم برای تغییر و بهبود وضعیت است. شاید برخی از این موارد برای شما آشنا باشند و برخی دیگر، دریچه‌ای جدید به روی دیدگاه‌تان باز کنند.

  • عدم شناخت کافی از خود و طرف مقابل:

    قبل از ورود به رابطه، شناخت عمیق از ارزش‌ها، نیازها و انتظارات خودتان و طرف مقابل بسیار مهم است.
  • انتظارات غیر واقعی:

    تصور رابطه‌ای بی‌نقص و بدون چالش، محکوم به شکست است. پذیرش واقعیت‌ها و انتظارات منطقی، کلید بقای رابطه است.
  • عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر:

    ناتوانی در بیان احساسات، نیازها و خواسته‌ها به طور واضح و محترمانه، باعث سوء تفاهم و تنش می‌شود.
  • عدم همدلی و درک متقابل:

    تلاش نکردن برای فهمیدن دیدگاه و احساسات طرف مقابل، باعث ایجاد فاصله و جدایی می‌شود.
  • مهارت‌های رابطه زناشویی

  • حل نکردن مشکلات گذشته:

    انباشته شدن مشکلات حل نشده، مانند سدی در مسیر پیشرفت رابطه عمل می‌کند.
  • عدم پذیرش مسئولیت:

    مقصر دانستن همیشگی طرف مقابل و عدم پذیرش سهم خود در مشکلات، مانع از رشد و بهبود رابطه می‌شود.
  • نداشتن مرزهای مشخص:

    عدم تعیین مرزهای شخصی و اجازه تجاوز طرف مقابل از این مرزها، منجر به احساس نارضایتی و سوء استفاده می‌شود.
  • حسادت و عدم اعتماد:

    عدم اعتماد به طرف مقابل و حسادت‌های بی‌مورد، بنیان‌های رابطه را متزلزل می‌کند.
  • کنترل‌گری:

    تلاش برای کنترل رفتار، افکار و تصمیمات طرف مقابل، باعث خفقان و از بین رفتن صمیمیت می‌شود.
  • عدم وجود صمیمیت عاطفی و فیزیکی:

    کمبود صمیمیت، باعث احساس تنهایی و دوری در رابطه می‌شود.
  • بی‌توجهی به نیازهای یکدیگر:

    نادیده گرفتن نیازهای عاطفی، فیزیکی و روانی طرف مقابل، باعث احساس بی‌ارزشی و نارضایتی می‌شود.
  • عدم حمایت از یکدیگر:

    عدم حمایت عاطفی و عملی از طرف مقابل در شرایط سخت، باعث احساس تنهایی و رها شدگی می‌شود.
  • وجود الگوهای رفتاری مخرب:

    تکرار الگوهای رفتاری منفی و ناسالم، مانند بحث و جدل‌های همیشگی، رابطه را فرسوده می‌کند.
  • عدم انعطاف‌پذیری:

    عدم تمایل به تغییر و سازش با شرایط جدید، باعث ایجاد تنش و نارضایتی می‌شود.
  • تغییر ارزش‌ها و اهداف:

    تغییر اولویت‌ها و اهداف زندگی هر یک از طرفین، می‌تواند باعث ایجاد فاصله و تعارض شود.
  • عدم تعادل قدرت:

    عدم برابری در قدرت و تصمیم‌گیری، باعث احساس نابرابری و نارضایتی می‌شود.
  • دخالت دیگران:

    دخالت خانواده و دوستان در رابطه، می‌تواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود.
  • فقدان سرگرمی‌ها و علایق مشترک:

    نداشتن فعالیت‌ها و علایق مشترک، باعث احساس یکنواختی و بی‌حوصلگی در رابطه می‌شود.
  • خشونت (کلامی، عاطفی، فیزیکی):

    هرگونه خشونت در رابطه، نشانه‌ای از یک مشکل جدی است و نیازمند مداخله فوری است.

این موارد تنها بخشی از عواملی هستند که می‌توانند باعث ایجاد احساس درماندگی در یک رابطه شوند. شناسایی دقیق این عوامل، اولین قدم برای بهبود وضعیت است.





چرا در بعضی روابط احساس می‌کنیم که هیچ‌چیز درست نمی‌شود؟

1. انتظارات غیر واقعی

اغلب، ما وارد رابطه ای می‌شویم با مجموعه‌ای از انتظارات غیرواقعی. فکر می‌کنیم طرف مقابل باید دقیقا همان‌گونه باشد که ما می‌خواهیم، و زمانی که این اتفاق نمی‌افتد، احساس ناامیدی می‌کنیم. این انتظارات ممکن است از فیلم‌ها، کتاب‌ها یا حتی تجربیات گذشته نشات بگیرند. باید انتظارات خود را واقع بینانه کنیم و بپذیریم که هیچ کس کامل نیست. تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل به کسی که نیست، محکوم به شکست است و فقط باعث رنجش و نارضایتی می شود. به جای تمرکز بر روی کاستی‌ها، سعی کنید نقاط قوت طرف مقابل را ببینید و بپذیرید. انتظارات خود را با طرف مقابل در میان بگذارید و به دنبال یک نقطه مشترک باشید. انعطاف پذیری کلید موفقیت در هر رابطه ای است.

2. عدم برقراری ارتباط موثر

ارتباط موثر، شریان حیاتی هر رابطه ای است. اگر نتوانیم به درستی با طرف مقابل صحبت کنیم، احساسات و نیازهای خود را بیان کنیم و به حرف‌های او گوش دهیم، رابطه به بن بست خواهد رسید. عدم برقراری ارتباط می‌تواند منجر به سوء تفاهم، ناراحتی و دوری عاطفی شود. سعی کنید شنونده خوبی باشید و با همدلی به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسرانازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسرانسازش در برخی موارد امکان پذیر است، اما اگر تضادها بسیار عمیق باشند، بهتر است از رابطه خارج شوید. اهمیت دادن به ارزش ها و اهداف خود نشانه خودخواهی نیست، بلکه نشانه احترام به خود است. یک رابطه سالم بر پایه ارزش‌ها و اهداف مشترک بنا می‌شود.

4. عدم اعتماد

اعتماد، سنگ بنای هر رابطه موفقی است. بدون اعتماد، رابطه به یک خانه پوشالی تبدیل خواهد شد که با کوچک‌ترین باد فرو می‌ریزد. عدم اعتماد می‌تواند ناشی از خیانت، دروغگویی، یا تجربیات گذشته باشد. ایجاد اعتماد زمان می‌برد و نیاز به تلاش و تعهد هر دو طرف دارد. صداقت و شفافیت کلید بازسازی اعتماد از دست رفته است. اگر در گذشته مورد خیانت قرار گرفته‌اید، ممکن است نیاز به کمک حرفه‌ای داشته باشید تا بتوانید دوباره به کسی اعتماد کنید. اگر به خودتان اعتماد نداشته باشید، به سختی می‌توانید به دیگران اعتماد کنید.

5. عدم تعهد

تعهد به معنای این است که شما حاضر هستید برای رابطه تلاش کنید و در زمان‌های سخت کنار طرف مقابل باشید. عدم تعهد می‌تواند ناشی از ترس از صمیمیت، عدم آمادگی برای یک رابطه جدی، یا وجود گزینه‌های دیگر باشد. اگر یکی از طرفین به رابطه متعهد نباشد، رابطه به طور مداوم در حالت عدم تعادل قرار خواهد داشت. تعهد به معنای فداکاری و ایثار است، اما نباید به قیمت نادیده گرفتن نیازهای خود باشد. تعهد به معنای انتخاب کردن یکدیگر هر روز است. اگر متوجه شدید که نمی‌توانید به رابطه متعهد باشید، بهتر است با صداقت با طرف مقابل صحبت کنید. تعهد باید از روی میل و رغبت باشد، نه از روی اجبار و وظیفه.

6. حسادت و مالکیت

حسادت و مالکیت دو سم مهلک برای هر رابطه ای هستند. حسادت ناشی از ترس از دست دادن طرف مقابل است، در حالی که مالکیت به معنای این است که شما طرف مقابل را به عنوان دارایی خود می‌دانید. حسادت و مالکیت می‌توانند منجر به رفتارهای کنترل کننده، سوء ظن و خشونت شوند. اگر حسادت و مالکیت در رابطه شما وجود دارد، باید به دنبال ریشه آن بگردید و برای حل آن تلاش کنید. اعتماد به نفس و عزت نفس بالا می‌تواند به کاهش حسادت و مالکیت کمک کند. سعی کنید به طرف مقابل فضای شخصی بدهید و به او اعتماد کنید. حسادت و مالکیت نشانه عشق نیستند، بلکه نشانه ناامنی و ترس هستند.

7. سوء استفاده عاطفی

سوء استفاده عاطفی به معنای بهره‌گیری از کلمات و رفتارهای آزار دهنده برای کنترل و تحقیر طرف مقابل است. سوء استفاده عاطفی می‌تواند به شدت به سلامت روان و عزت نفس فرد آسیب برساند. انواع مختلفی از سوء استفاده عاطفی وجود دارد، از جمله توهین، تحقیر، تهدید، کنترل و انزوا. اگر در رابطه خود مورد سوء استفاده عاطفی قرار می‌گیرید، باید هرچه سریع‌تر از آن خارج شوید و به دنبال کمک حرفه‌ای باشید. هیچ کس نباید اجازه دهد که مورد سوء استفاده قرار گیرد. سوء استفاده عاطفی جرم است و باید با آن مقابله کرد. اگر فکر می‌کنید که طرف مقابل شما در حال سوء استفاده عاطفی از شما است، با یک فرد مورد اعتماد صحبت کنید.

8. عدم پذیرش مسئولیت

در هر رابطه ای، هر دو طرف باید مسئولیت اعمال و رفتار خود را بپذیرند. اگر یکی از طرفین همیشه تقصیر را به گردن دیگری بیندازد، رابطه به زودی به بن بست خواهد رسید. عدم پذیرش مسئولیت نشان دهنده عدم بلوغ عاطفی و عدم تمایل به رشد و تغییر است. پذیرش مسئولیت به معنای این است که شما حاضر هستید اشتباهات خود را بپذیرید و از آنها درس بگیرید. همچنین به این معناست که شما مسئولیت خوشبختی خود را بر عهده می‌گیرید و انتظار ندارید که طرف مقابل همیشه شما را خوشحال کند. پذیرش مسئولیت یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در هر رابطه ای است. اگر در پذیرش مسئولیت مشکل دارید، سعی کنید از یک مشاور کمک بگیرید.

9. مشکلات مالی

مشکلات مالی یکی از رایج‌ترین دلایل اختلافات زناشویی و جدایی است. پول می‌تواند منبع استرس و تنش در رابطه باشد، مخصوصا اگر دو طرف دیدگاه‌های متفاوتی در مورد مدیریت آن داشته باشند. صحبت کردن در مورد مسائل مالی می‌تواند دشوار باشد، اما ضروری است که در مورد درآمد، هزینه‌ها، بدهی‌ها و اهداف مالی خود با طرف مقابل صادق باشید. تهیه یک بودجه مشترک و پایبندی به آن می‌تواند به کاهش تنش‌های مالی کمک کند. در صورت نیاز، از یک مشاور مالی کمک بگیرید. مهم این است که با هم همکاری کنید و برای رسیدن به اهداف مشترک تلاش کنید. صداقت و شفافیت در مسائل مالی کلید موفقیت است.

نوشته های مشابه

10. دخالت خانواده

دخالت خانواده در رابطه می‌تواند منجر به مشکلات زیادی شود، مخصوصا اگر یکی از طرفین بیش از حد به خانواده خود وابسته باشد. خانواده می‌تواند نظرات و انتظارات خود را بر رابطه تحمیل کند و باعث ایجاد تنش و اختلاف شود. باید مرزهای مشخصی بین رابطه خود و خانواده‌تان تعیین کنید و به آنها احترام بگذارید. همچنین باید از رابطه خود در برابر دخالت‌های نامناسب دفاع کنید. اگر خانواده شما بیش از حد دخالت می‌کند، با آنها با صداقت صحبت کنید و توضیح دهید که این رفتار برای شما آزار دهنده است. در صورت نیاز، از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.

11. عدم صمیمیت عاطفی

صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، ارتباط و اعتماد به طرف مقابل است. عدم صمیمیت عاطفی می‌تواند ناشی از ترس از آسیب پذیری، عدم توانایی در ابراز احساسات یا تجربیات گذشته باشد. اگر در رابطه خود صمیمیت عاطفی ندارید، ممکن است احساس تنهایی و انزوا کنید. برای ایجاد صمیمیت عاطفی، باید حاضر باشید آسیب پذیر باشید و احساسات خود را با طرف مقابل به اشتراک بگذارید. همچنین باید به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید و با او همدلی کنید. انجام فعالیت‌های مشترک و صرف وقت با کیفیت با هم می‌تواند به افزایش صمیمیت عاطفی کمک کند. اگر در ایجاد صمیمیت عاطفی مشکل دارید، سعی کنید از یک مشاور کمک بگیرید.

12. فقدان زمان با کیفیت

در دنیای پرمشغله امروزی، به راحتی می‌توان درگیر کار و مسئولیت‌ها شد و زمان کافی برای گذراندن با طرف مقابل را فراموش کرد. فقدان زمان با کیفیت می‌تواند منجر به احساس دوری، انزوا و کاهش صمیمیت شود. سعی کنید هر روز زمانی را به طور اختصاصی به طرف مقابل اختصاص دهید، حتی اگر فقط چند دقیقه باشد. در این زمان، تلفن همراه خود را خاموش کنید، تلویزیون را خاموش کنید و فقط روی طرف مقابل تمرکز کنید. با هم صحبت کنید، بخندید، بازی کنید یا فقط در کنار هم باشید. همچنین سعی کنید به طور مرتب قرار ملاقات بگذارید و از خانه بیرون بروید. زمان با کیفیت سرمایه گذاری در رابطه شما است و به تقویت آن کمک می‌کند.

13. عدم قدردانی

مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت

نمایش بیشتر

‫2 دیدگاه ها

  1. من یه زمانی تو رابطه‌ای بودم که فکر می‌کردم چون عشق هست، همه چی خودش درست میشه ولی الان که ازش بیرون اومدم، تازه فهمیدم چقدر انتظارات ناپخته و حرف نزدن باعث شد کم‌کم فاصله بگیریم 😞 اون چیزی که توی متن درباره نگاه آرمانی و توقع اصلاح آدم روبرو گفته شده کاملا با اون چیزی که من تجربه کردم هم‌خونی داشت، چون من مدام فکر می‌کردم بالاخره تغییر می‌کنه، اما اون اصلا قول نداده بود که تغییر کنه، من فقط خیال کرده بودم ✍️ لطفا یه مقاله کامل بنویسین درباره این موضوع که چطور بفهمیم انتظاری که از طرف مقابلمون داریم، واقعی و سالمه یا فقط ساخته ذهن خودمونه، یا مثلا یه چک‌لیست بذارین که کمک کنه بدونیم آیا تو یه رابطه داریم رشد می‌کنیم یا فقط داریم دوام میاریم 😐🌱💭 مرسی از اینکه حرف‌های نگفته خیلیا رو نوشتین 🌻🧠📖

  2. آوین محمودی گفت:

    اگه توی یه رابطه احساس می‌کنی هیچ جایگاهی نداری، خیلی وقتا دلیلش اینه که خودتو فراموش کردی. من یه بار وارد رابطه‌ای شدم که انقدر سعی کردم طرف مقابلمو خوشحال نگه دارم، که آخرش خودم یادم رفت چی می‌خوام. یه روز که ازم پرسید چی دوست داری، موندم چی بگم 😶

    یه اشتباه که خودم انجام دادم این بود که هر بار یه چیزی ناراحتم می‌کرد، به جای اینکه بگم، با خودم می‌گفتم مهم نیست. ولی اون ناراحتی‌ها جمع شد، شد یه دیوار بینمون. وقتی دیگه صدام دراومد، اون گفت چرا قبلا نگفتی؟ و من واقعا جوابی نداشتم 😔

    در مورد نبود هدف مشترک، اگه فقط با هم وقت بگذرونی ولی ندونی قراره به کجا برسه، یه جایی خسته می‌شی. من یه بار با کسی بودم که هیچ وقت درباره آینده حرف نمی‌زد. هر بار که می‌پرسیدم، بحثو عوض می‌کرد. آخرش حس کردم فقط دارم دور خودم می‌چرخم، نه با هم جلو می‌ریم 🌀

    یه چیزی که کمکم کرد این بود که نشستم و نوشتم چی از یه رابطه می‌خوام. نه چیزای فانتزی، چیزای واقعی. مثل احترام، شنیده شدن، و اینکه بدونم بودنم براش مهمه. وقتی اینا رو نوشتم، فهمیدم اون رابطه اصلا اون چیزا رو نداشت 📄🖊️

    اگه توی رابطه حس کردی هیچ نقشی نداری، شاید وقتشه یه بار از بیرون بهش نگاه کنی. ببینی واقعا داری با هم می‌سازی، یا فقط داری تحمل می‌کنی. چون رابطه‌ای که توش دیده نشی، فقط یه اسم خالیه 💔🕯️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا